مفتاح 24 ساعته است

نسخه آزمایشی

مفتاح 24 ساعته است

نسخه آزمایشی

وقتی در کوچه‌ای امام زمان(عج) را می‌بینیم

مفتاح 24 | جمعه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۷:۴۱ ب.ظ | ۱ نظر

به گزارش مفتاح 24، یکی از شاگردان آیت الله بهجت رحمه الله علیه به نقل از ایشان نقل می‌کند: بعضی روزها انسان خودش هم خبر ندارد ولی انبساط روحی دارد. هر چه فکر می‌کند نمی‌فهمد این انبساط از کجاست، چرا و از کجا آمده است. چه بسا از کوچه رد می‌شده به هر مناسبتی بدون اینکه بشناسد، خدمت حضرت رسیده و حضرت او را دیده است، این انبساط روحی از آن است.

می‌گفتند: مگر می‌شود انسان کوه نور را ببیند و تاثیر نگیرد؟


شادی روح مومنین صلوات.

منبع: کتاب سیره عبد خدا محمد تقی بهجت(ره)

  • مفتاح 24

لباس‌های قوم لوط در هفت تیر!

مفتاح 24 | جمعه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۶:۱۶ ب.ظ | ۱ نظر

مفتاح 24: "هرگاه برهنه می‌شوید شیطان با چشم طمع به شما می‌نگرد، پس خود را بپوشانید."

"کفش راحتی و سبک بپوشید و همانند اهل کتاب نباشید، کفش خوب و لباس پاکیزه بپوشید"

"هرگاه امت من از پوشیدن کفش‌ها و نعلین‌های پاره پاره و وصله دار دریغ نکنند خدا بر آنان آسان گیرد"

"هلاکت زنان امت من در دو چیز است: طلا و لباس نازک/ ای علی هر مردی از همسرش اطاعت کند خدا او را به رو در جهنم افکند. حضرت علی علیه السلام پرسید: این چه اطاعتی است؟، فرمود: در پوشیدن لباس نازک به وی اجازه دهد؛ همان گرامی به علی علیه السلام فرمود: ای برادر! به تو سفارشی می‌کنم آن را رعایت کن که شاید خدا سودی به تو برساند: لباس خشن و مناسب اندام بپوش تا غرور و تکبر تو را نگیرد؛ همچنین فرمود: از خصلت‌هایی که موجب هلاکت قوم لوط شد پوشیدن حریر(ابریشم) بود."

  • مفتاح 24

ماجرای ساخت مقبره امام رضا(ع) توسط ذوالقرنین

مفتاح 24 | جمعه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۶:۱۵ ب.ظ | ۰ نظر

به گزارش مفتاح 24، ماجرای ساخت مقبره امام رضا(ع) توسط ذوالقرنین توسط یکی از علمای صاحب نام در جمعی خصوصی تعریف شده که ایشان صحت آن را تایید نموده است.

ماجرا از این قرار است که گفته می‌شود: وقتی ذوالقرنین به همراه گروهی از علما، دانشمندان، بزرگان و لشکریان در روی زمین برای رسیدن به آب حیات سیر می‏‌کرد به سرزمین خراسان رسید.

ذوالقرنین دستور داد که شب را در آنجا استراحت کنند و خودش به خواب فرو رفت. در عالم رؤیا دید که ستاره‌‎ه‏ای مانند خورشید درخشید و از آسمان فرود آمد و در آن سرزمین غروب کرد.

صبح که از خواب بلند شد، تعبیرکنندگان را طلب کرد و خواب خود را به آنان گفت. آنان گفتند: «ای ذوالقرنین! یکی از اولاد پیغمبر آخرالزمان که علی بن موسی الرضا علیه‌‏السلام نام دارد در این مکان دفن می‏‌شود.»

ذوالقرنین بلافاصله دستور داد که محل غروب و فرود ستار‌ه‌ه‏ایی که در خواب دیده بود را قبری بسیار محکم ساختند و شهری بسیار زیبا در اطراف آن قبر و بقعه بنا کرد و به عده‌ه‏ای افراد دستور داد که در همانجا بمانند و زندگی کنند.

  • مفتاح 24

دست ردی که به سینه صاحب جواهر زده شد

مفتاح 24 | جمعه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۶:۱۲ ب.ظ | ۰ نظر

به گزارش مفتاح 24، کتاب جواهرالکلام آنقدر برای ما شیعیان مشهور است که نویسنده او را نیز به "صاحب جواهر"می‌شناسیم.

شیخ محمد حسن نجفی همان صاحب جواهر است. صاحب کتابی که واقعا جواهر است. او که در تشیع والامقام است هم دوره محمد کاظم شاعر بوده، شاعری که سروده معروفی درباره حضرت عباس(ع) دارد.

روزی شیخ با محمدکاظم شاعر دیدار می‌کند. شیخ از او می‌خواهد تا ابیاتش درباره ابوفاضل را با کتاب جواهرالکلام عوض کند، یعنی بار معنوی‌اش را به قول خودمان تاخت بزنند.

محمد کاظم شاعر حاضر نمی‌شود این ابیات را با کتاب بزرگ جواهر عوض کند و در اصل دست رد به سینه شیخ محمد حسن نجفی می‌زند. هنوز نمی‌دانم شیخ چه چیزی از جواهرش کم داشت که ...
  • مفتاح 24

نمونه برخورد امام علی(ع) با اخلال‌گران نظام اقتصادی

مفتاح 24 | جمعه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۶:۰۶ ب.ظ | ۲ نظر

مفتاح 24: در دوران حکومت امام علی علیه السلام، به آن حضرت خبر رسید که "ابن هرمه" مأمور حکومتی ناظر بر بازار اهواز، مرتکب خیانتی شده است. امام علیه السلام پس از اطلاع، به فرماندار خود در اهواز چنین نوشت:

" هنگامی که نامه مرا خواندی، ابن هرمه را از نظارت بازار برکنار دار و او را به مردم معرفی کن، و به زندانش بیفکن و آبرویش را بریز، و به همه بخشهای تابع اهواز بنویس که من _علی_چنین عقوبتی برای او معین کرده ام. مبادا در مجازات او غفلت یا کوتاهی کنی، که نزد خدا خوار می شوی، و من به زشت ترین صورت ممکن تو را از کار بر کنار می کنم و خدا آن روز را نیاورد.

و چون روز جمعه رسید، او را از زندان درآور و ۳۵ تازیانه به او بزن و او را در بازار بگردان. و هر کس گواهی آورد که ابن هرمه از او چیزی گرفته است، او را با گواه قسم بده، و مبلغ را از مال ابن هرمه بردار و به صاحب آن بپرداز و دوباره او را خوار و سر افکنده و بی آبرو به زندان بازگردان، و پاهایش را در بند بگذار، و تنها برای نماز باز کن و فقط اگر کسی برایش خوراک یا نوشیدنی یا پوشاک یا زیر اندازی آورد به او برسان.

  • مفتاح 24